دل نوشته های سعید تاجیک

ساخت وبلاگ
اي دو عالَم فرشِ زيرِ پايِ توشهرِمان آذين شده برايِ توهر صدايي مي رسد از هر طرفغير از آن صدايِ آشِنايِ توچارده قرن است در قابِ فَلك ...نيست عكسِ چهره ي زيبايِ توچارده قرن است ، از گناهِ ما ...به عقب افتاده ماجرايِ توچوبْ خطّ ِ جمعه هامان پُر شده ...از خيالِ سبزِ جمعه هايِ توبس كه تو ( امروز و فردا ) مي كُني ...پُر شده امروزم از فردايِ تودفترِ ( حضور ، غيابِ ) عاشقي ...پُر شده از غيبتِ كُبرايِ توچارده قرن است ، ما منتظريم ...كه به سر آيد شبِ يلدايِ توچارده قرن است پيدا نشده ...سيصد و اَندي نفر ، برايِ توآخَر اي راز و نيازِ دل ؛ بياتكسوارِ يكّه تازِ دل ؛ بيااي زمين و آسِمان ، منتظرتاي غريبانِ جهان ، منتظرتسالها رفت و خبر از تو نشدمانده ساعتِ زمان ، منتظرتفاطميّه و محرّم و صفر ...مِثلِ ماهِ رمضان ، منتظرتاي بهارِ ابديّ ِ فاطمه ...هست هر فصلِ خزان ، منتظرتمرتضي ندبه برايت خوانَد و ...فاطمه ، سينه زنان ، منتظرتبي حرم ؛ از تو حرم مي خواهد و ...بي كفن ؛ رويِ سَنان ، منتظرتزينبِ دل خسته ؛ مانده سالها ...در حرم ، قامت كمان ، منتظرتمانده آن پيرِ سه ساله ي حسين ...در خرابه ، نگران ، منتظرتمسجد و حرم بُود منتظرتساقي و عَلم بُود منتظرتاي به رُخ پرده كشيده ؛ باز گرديوسُفِ پنهان ز ديده ؛ باز گرداز غمت اي حضرتِ ليلا ؛ دگر ...اين دلِ مجنون ، بُريده ؛ باز گردالتيامِ زخم هايِ فاطمه ...جانِ آن قامت خميده ؛ باز گردوارثِ غربت و غيرتِ عليوقتِ آمدن رسيده ؛ بازگردشاهدِ كوچه صدايت مي زند ...انتقامِ آن ( كشيده ) باز گردگوش كُن ؛ دارد صدايت مي زند ...رگِ حلقومِ بُريده ؛ باز گردجانِ آن طفلي كه در ظهرِ عطش ...شير از تير ؛ مَكيده ...؛ باز گردپرده ي حُرمتِ عمّه ي تو را ...چشمِ بي حيا دَريده ! باز گرداي أبال دل نوشته های سعید تاجیک...
ما را در سایت دل نوشته های سعید تاجیک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : st69a بازدید : 81 تاريخ : يکشنبه 21 اسفند 1401 ساعت: 13:38

سوّمين شيرِ نَرِ شيرِ خدايي ، عبّاسدانش آموزِ كلاسِ مجتبايي ، عبّاسهيَجان و ضرَبانِ نينوايي ، عبّاسهمه ي آرامشِ كرب و بلايي ، عبّاسمقتدايِ تو حسين و مرجعِ تو زينب استروزِ ميلادِ تو ميلادِ خدايِ ادب استآمديّ و حضرتِ اُمُّ البنين شاد شدهخوردنِ مِي فقط از دستِ تو آزاد شدهعاشقِ رويِ تو هر ( شيرين و فرهاد ) شدههر كه شد شاگردِ تو ، يك شبه اُستاد شدهبه علي ( حيدرِ كرّار ) شدن مي آيدبه تو ( عبّاسِ علمدار ) شدن مي آيدمِهر و مَه از ديدنَت آب شود ، حق داردعشق از عشقِ تو بي تاب شود ، حق داردعكسِ تو در آسِمان قاب شود ، حق دارداشكِ چَشمِ تو مِيِ ناب شود ، حق داردآسِمان بر تو زمين گير شود ، حق داردكهكشان بر تو به زنجير شود ، حق دارداي جگر دار ترين زاده ي حيدر ، عبّاساي هنرجويِ تو صد ( مالكِ اَشتر ) عبّاساي تو از دايره ي سخن فراتر ، عبّاساي تو را مادرِ اربابِ تو مادر ، عبّاسبه تو سقّا شدن و دريا شدن مي آيد( عبدِ صالح ) شدن و آقا شدن ، مي آيدپهلوان هستي و ويران گَري ات ، زبانزد استنحوه ي جنگيدنِ حيدري ات ، زبانزد استاي دلآورِ علي ؛ دلبري ات زبانزد استبه خدا تربيتِ مادري ات زبانزد استتويي آن كوهِ نمك كه از عسل شيرين تر استخرجِ تو كرده خدا هر چه كه ذوق و هنر استتا ز تن دو دستِ آب آورَت افتاد زمين ...شيشه ي عُمرِ علي اصغرَت افتاد زمينتا ز سر روسريِ خواهرت افتاد زمين ...همه ديدند ز نيزه سرَت افتاد زمينبي تو آنچه كه نبايد بشود ! رُخ دادهبي تو آن سه ساله زيرِ دست و پا افتاده + نوشته شده در  جمعه پنجم اسفند ۱۴۰۱ساعت 14:39&nbsp توسط سعید تاجیک  |  دل نوشته های سعید تاجیک...
ما را در سایت دل نوشته های سعید تاجیک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : st69a بازدید : 66 تاريخ : شنبه 13 اسفند 1401 ساعت: 14:30

امام سجاد (ع):بندِ دل خوره گره به رشته ي سجّاده اتبه فدايت ؛ به فدايِ تو و خانواده اتدل و دلبرِ حسيني ؛ ما همه ، دلداده اتنوه ي ابوترابي ؛ ما به خاك اُفتاده اتمردِ شبهايِ مناجاتي ؛ علي ابن الحسيننوه ي مادرِ ساداتي ؛ علي ابن الحسينپسرِ حسين و دامادِ حَسن هستي شمااوّلين امامِ بعد از پنج تَن هستي شمااوّلين گريه كُن، اوّلْ سينهْ زن هستي شمابي حرمْ فرزندِ شاهِ بي كفن ، هستي شماخواب ديدم حرم و صحن و سرا داري شماحوض و فوّاره و ايوانِ طلا داري شمارگِ ايرانيِ تو ؛ عزّتِ ايرانيِ ماستخانه ي مادري ات كشورِ سلمانيِ ماستوارثِ ديده ي تو ديده ي بارانيِ ماستعاشقِ صحيفه ات پيرِ خُراسانيِ ماستبه عليْ اكبرِتان رفته رجز خوانيِ مابه عمويت رفته قاسمِ سليمانيِ مامَصلحت بود بماني عمّه را ياري كُنيمَصلحت بود پس از عبّاس ، علمداري كُنيمَصلحت بود كه با عمّه ي خود زاري كُنيبا تنِ تبْ دارِ خود دين را پرستاري كُنيقِسمَت اين بود، هلاكِ حرفِ مَردُم بشويمانعِ كنيزيِ رقيّه خانُم بشوي + نوشته شده در  یکشنبه هفتم اسفند ۱۴۰۱ساعت 6:23&nbsp توسط سعید تاجیک  |  دل نوشته های سعید تاجیک...
ما را در سایت دل نوشته های سعید تاجیک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : st69a بازدید : 68 تاريخ : شنبه 13 اسفند 1401 ساعت: 14:30

جوانِ لشگرِ كرب و بلايينگينِ حلقه ي خونِ خداييجوانيّ عليّ مرتَضاييتو استادِ بِلالِ مصطفاييتو پيغمبر ترين حيدرِ عشقيتو لب تشنه ترين كوثرِ عشقيپُر از غيرتي و پُر از شجاعتقيامت قامتي ، قامت قيامتبه قدّ و قامت و سيرت و صورت ...به عبّاسِ علي داري شباهتميانِ رزمَت اعجازِ أبالفضلتويي شاگردِ مُمتازِ أبالفضلتو هستي نورِ چَشمانِ حسين و ...تو هستي ميوه ي جانِ حسين و ...تو هستي قلبِ قرآنِ حسين و ...تويي يوسُفِ كنعانِ حسين و ...يَلِ بالا بُلندِ اُمِّ ليلابرادر زاده ي زينبِ كبريتو شيري از نژادِ شيرِ عشقيشبيهِ مادرِ اَميرِ عشقيجوان هستي وليكن پيرِ عشقيمَهِ خورشيدِ عالَمگيرِ عشقيسرِ زُلفَت به دوشِ عرشِ اَعلاستخُروشِ تو خُروشِ حق تعالاستتو فصلِ سُرخي از تقويمِ عشقيتو از روزِ ازل ، تقديمِ عشقيتمامِ معنيِ تسليمِ عشقيتو اسماعيلِ ابراهيمِ عشقيتو روحِ نوحِ كَشتيّ نجاتيتو يَحيايِ جوانِ كائناتيمُناجاتَت مُناجاتِ حسينيعباداتَت عباداتِ حسينيجوانِ عشق و مرآتِ حسينيسراپا جلوه ي ذاتِ حسينيتو آقا زاده ي آقايِ عشقيعصايِ پيريِ مولايِ عشقيگرفتارِ بلا شد پيكرِ توپُر از تيرِ جفا شد پيكرِ توشبيهِ بوريا شد پيكرِ توحسابي نخ نما شد پيكرِ توز هم پاشيده شد اعضايت آقازمين گيرِ تو شد بابايت آقا + نوشته شده در  پنجشنبه یازدهم اسفند ۱۴۰۱ساعت 19:7&nbsp توسط سعید تاجیک  |  دل نوشته های سعید تاجیک...
ما را در سایت دل نوشته های سعید تاجیک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : st69a بازدید : 72 تاريخ : شنبه 13 اسفند 1401 ساعت: 14:30